menusearch
mr-qasemi.ir

شهیدی که برای فرزندش از بهشت نامه نوشت

جستجو
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ | ۱۴:۴۰:۴۶
۱۳۹۵/۱۱/۹ شنبه
(0)
(0)
شهیدی که برای فرزندش از بهشت نامه نوشت
شهیدی که برای فرزندش از بهشت نامه نوشت
شهیدی که برای فرزندش از بهشت نامه نوشت
شهید محمودرضا ساعتیانُ فرزند محمّدحسین و معروف به «الهی» 23 دی 1340 در یزد به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوره تحصیلی ابتدایی در دبستان «صدّیق»، در مدرسه راهنمایی «معراج» به تحصیل پرداخت. سپس به تهران رفت و در 1359دیپلم ریاضی و فیزیک را از دبیرستان موسوی گرفت. او پس از فراگیری مقدمات علوم دینی، سطح متوسط را به پایان رساند و مدرک معادل کاردانی را از «مدرسه شهیدین» حوزه علمیه قم دریافت کرد.

وی در مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی کمیته انقلاب برای مبارزه با منافقان به شمال کشور رفت. او در دهم‌ مهر 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و تا 29 شهریور1360فعالیت کرد. همچنین مدتی مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد بود.


آنگاه برای فراگیری علوم دینی به قم رفت و همزمان با تحصیل بار‌ها در جبهه حضور یافت و در عملیات‌هایی مانند‌ مجنون، فاو، والفجر 2و 8، حاج عمران و بیت‌المقدس 2 شرکت کرد. او در 23 فروردین 1365 بر اثر اصابت ترکش به پا، دست و پهلو مجروح شد. ساعتیان را «الهی» لقب داده بودند؛ چون معنویت و روحانیت فوق‌العاده‌ای داشت.

محمودرضا در سال 1364 ازدواج کرد و دو فرزند به نام‌های سلمان و ابوذر از خود به یادگار گذاشت. وی سه نامه برای فرزندش ابوذر نوشته و از او خواسته است ‌در دوران‌ کودکی، نوجوانی و جوانی آن‌ها را بخواند و زود‌تر از آن بازشان نکند. این شهید بزرگوار همچنین در نگارش نامه‌هایش حتی خط لازم را مد نظر قرار داده و برای سنین کودکی از خط بسیار ساده و روان استفاده کرده است.

نامه اول (هفت تا دوازده سالگی)
فرزند عزیزم ابوذر سلام

من پدر تو هستم الان در بهشت هستم. اینجا خیلی خوب است. امیدوارم تو هم همراه مامان به بهشت بیایید. اما اگر بخواهی به بهشت بیایی باید گوش به حرف مامان بدهی و خدای نکرده اذیت نکنی. باید درس‌هایت را خوب بخوانی و تکلیف‌هایت را خوب انجام دهی. من تو را خیلی دوست دارم و منتظر شما هستم. (پدرت محمود 3/ 10/ 66)


نامه دوم (ده تا پانزده سالگی)
فرزندم ابوذر سلام

الان حتما جنگ تمام شده و ملت ایران پیروز شده‌اند‌ و همه به رهبری امام آماده رفتن به قدس هستید. انشاءالله البته من الان همه مسائل را می دونم که چه شده است چون شهید بر همه امور آگاه است، ولی چون این نامه را قبل از شهادتم نوشته ام اینطور پیش بینی کرده ام. شاید هم اینطور نباشد. ابوذر جان درس‌هایت را خوب بخوان و راه پدرت را ادامه بده. تو باید با کافران بجنگی و انتقام خون پدرت را بگیری. تو قبل از اینکه به تکلیف برسی باید سعی کنی ‌خودت را با نماز آشنا کنی و نمازهایت را بخوانی. سلام مرا به مامانت برسان و روی او را ببوس که او برای تو خیلی زحمت کشیده است.



نامه سوم (سیزده تا هفده سالگی)
فرزند عزیزم ابوذر سلام

خدای بزرگ انسان را برای چه آفریده است. آیا انسان را خلق کرده تا او هم مانند سایر حیوانات بخورد و بخوابد و دعوا کند و... نه خدای بزرگ انسان را برای امتحان و آزمایش آفریده است تا ببیند چه کسانی در این امتحان نمره خوبی می‌آورند تا آن‌ها را داخل بهشت کند و کسانی که در این امتحان رفوزه شوند به جهنم می‌روند. مواد امتحانی خدا زیاد است ولی مهم‌ترین آن نماز است که اگر کسی نمره نمازش خوب بشود یعنی همه نماز‌هایش را خوب بخواند و معنی آنرا خوب بداند و نمره خوبی بیاورد امتحان‌های دیگرش نیز خوب می‌شود. زمان این امتحان از وقتی شروع می‌شود که انسان به تکلیف برسد و علائم تکلیف سه چیز است که آن‌ها را می‌توانی در رساله بخوانی چون وقت زیادی ندارم. بیشتر از این نمی‌توانم برایت بنویسم معذرت می‌خواهم. (محمود پدرت)
 
وی سرانجام در روز ششم خرداد 1367 در تک نفوذی عراق در منطقه شلمچه، در حالی‌ که فرماندهی گردان امام علی (ع) را به عهده داشت، بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید

... شما را وصیت می‌کنم که از غافلان نباشید ‌روزی برسد که حسرت بخورید که عمر بر باد رفت و پایم لب گور رسید، ولی آمادگی ندارم و بهترین توشه برای این سفر بزرگ که منزلگاه‌ها و عقبه‌های هولناک دارد، تقوا و عمل صالح است... .

برچسب ها: شهید محمودرضا ساعتیان ، دفاع مقدس ،
نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر