"معجزه" از ماده "عجز"و در لغت به معناي ضعف و ناتوانی است [۱]و در اصطلاح عبارتست از گفتار شگفت انگيز و جالب توجه و يا امر خارق عادتی که به وسيله مدعي مقام نبوت به منظور اثبات ادعاي رسالت همراه با تحدّي و دعوت به مبارزه طلبي انجام مي گيرد.[۲] واژه معجزه و مشتقات آن، حدود 26 مرتبه در قرآن بکار برده شده و در همه آنها مراد معناي لغوي آن است.
در ابعاد اعجاز علمي قرآن، مي توان به آن دسته از مسائل علمي اشاره کرد که هيچ يک از تمدن هاي بشري در عصر نزول از آن آگاهي نداشتند و قرآن، از مسائل و اسرار علمي آنها پرده برداشت، به صورتی که تنها پس از گذشت قرن ها و در سايه علوم تجربي، مورد تصديق دانشمندان قرار گرفت، به گونه اي که نه قابل انکار است، نه معلول و نه نتيجه اطلاعات زمان نزول قرآن و اين خود بهترين دليل بر الهي و معجزه بودن قرآن است.[۳]
1. قرآن و جاذبه عمومی:
"نيوتن" که با کشف قانون جاذبه عمومي ثابت نمود که برخلاف پندار "بطليموس" که تصور مي کرد ستارگان مانند ميخ بر پيکر جسمي بي رنگ (فلک) کوبيده شده اند، ميليون ها منظومه شمسي و کهکشانها و سحابها در فضا معلق و در پرتو قانون جاذبه و قانون نيروي گريز از مرکز که در سراسر جهان آفرينش، در تمام کرات، سيارات و کواکب و کهکشان ها و حتي ميان دو ذره بسيار کوچک و ناچيز حکم فرماست، از سقوط مصون و محفوظ ماندهاند.[۴] ولی قرآن مجيد متجاوز از ده قرن قبل از نيوتن به اين حقيقت علمي در قرآن تصريح مي فرمايد: «خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِي أَنْ تَميدَ بِکُمْ...»[۵] «او آسمانها را بدون ستوني که آن را ببينيد آفريد و در زمين کوههايي افکند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد)».
توضيح اين که جمله «ترونها» صفت لفظ «عمد» جمع «عمود» مي باشد و ضمير در «ترونها» به عمد برمي گردد و معناي جمله چنين است: خداوندي که آسمان ها را برافراشت بدون ستوني که ديده شود و در حقيقت، آيه ستون مرئي را نفي مي کند نه اصل ستون را» اين نظريه را بسياري از مفسران از جمله ابن عباس و علامه طباطبائي اختيار کرده اند.[۶]
2. قرآن و بادهاي تلقيح کننده:
قرآن آن جا که درباره باد، ايـن پديده طبيعي از نظر نقشي که در زمينه تلقيح دارد. سخن مي گويد چنين مي فرمايد: «وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيناکُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنينَ»؛[۷] ما بادها را براي بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبي نازل کرديم و شما را با آن سيراب ساختيم در حالي که شما توانايي حفظ و نگهداري آن را نداشتيد!
در اين جا خداوند با صراحت نقش باد را در آبستن کردن ابرها بيان کرده و به دنبال آن نزول باران را خبر مي دهد. يعني همان مسائل دقيقي که پس از پيشرفت هاي علمي فراوان تازه براي انسان ها کشف گرديده است.[۸]
3. قرآن و کروی بودن زمين:
«...يُکَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ يَجْري لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزيزُ الْغَفَّارُ»؛[۹] شب را بر روز مىپيچد و روز را بر شب و خورشيد و ماه را مسخّر فرمان خويش قرار داد هر کدام تا سرآمد معيّنى به حرکت خود ادامه مىدهند آگاه باشيد که او قادر و آمرزنده است!
"يکور" از ماده "تکوير" به معنى پيچيدن است مانند پيچيدن عمامه به دور سر، نکته لطيفى که در اين تعبير قرآنى، نهفته است بيان گر کروي بودن زمين مي باشد به اين معنا که زمين دور خود گردش مىکند و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب و نوار سفيد روز دائما گرد آن مىگردند.[۱۰]
4. قرآن و حرکت دورانی زمين:
يکي از ويژگي هاي ديگر علمي قرآن اين است که قرآن از حقيقت جريان و متحرک بودن زمين خبر مي دهد: «وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ کُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ»؛[۱۱] کوهها را مىبينى و آنها را ساکن و جامد مىپندارى، در حالى که مانند ابر در حرکتند اين صنع و آفرينش خداوندى است که همه چيز را متقن آفريده او از کارهايى که شما انجام مىدهيد، مسلّماً آگاه است!
کلمه تمر مر سحاب دلالت بر حرکت دوراني زمين دارد و اين حرکت به گونه تنظيم شده که قابل احساس و درک با هواس بشري نمي باشد.[۱۲]
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
محمودرضا قاسمی
سایت محمودرضا قاسمی
سایت حجت الاسلام محمودرضا قاسمی
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.