پیشگفتار : در فرهنگ ذهن شناسی ، طرح مباحثی برای کاوش وارزیابی منطقی بسیار مهم است .
شناخت ذهن به طور طبیعی ، با فهم مسایل یاد شده پدید می آید و در بستر زمان و با پویش های عقلانی ، منطقی بالنده می شود . در این رابطه درصد توفیق هر کس از شناخت ، وابسته به آن است که چه سان منطق ذهن را بشناسد و با پیروی از تئوری فهم پذیری و طرح درست فرهنگ بدیهی ، زمینه فریفتن اندیشه در خود و فراخود را فراهم سازد .
اگر آدمی بدون ذهن باشد ، از معرفت خطاگونه و صواب بهره ای ندارد و ندانسته در چالش بدیهی گرایی فوق شناختی گرفتار می شود .
فراموش نشود که ذهن اگر چه ملاک صحت و سقم شناخت گزاره ها نیست ، ولی اندیشه پدیداری آن ها در مدارش قرار دارد .
ذهنشناسی برای کسی حائز اهمیت است که به نحوی از فوائدش بهرهمند شود و طرح نویی از شناخت ارائه دهد. با این تلقی انسان معرفتشناس به پویشهای ذهن نیازمند است و میداند که فرهنگ دانستن و فهمیدن تنها با این شیوه به دست میآید.
در این سیر ، چیزی گفتگوپذیر خواهد بود که ذهنی باشد ، زیرا امور عینی که بیشتر به کار داد و ستد معیشتی می آیند به آسانی شایسته فهم می شوند . برای نمونه هندسه و عدد ، در دو حوزه شناخت پذیر خواهند بود . یکی ، محسوس که در روند جاری شهروندی مورد نیاز می باشد و درک آن به دلیل محسوس بودن آسان تر است . دیگر ، هندسه و عدد ذهنی که هم گسترش پذیر است و هم در کرانی برتر از درک روزمره قرار دارد .
محمودرضا قاسمی
سایت محمودرضا قاسمی
سایت حجت الاسلام محمودرضا قاسمی
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.